محل تبلیغات شما

نسیم توحید



✳️ *مدارس دینی سنگرهای محکم در دفاع از دین الهی* 

‌✍️مسعود پرکی

????در این روزگاری که ما در آن زندگی می‌کنیم اگر به هر سو بنگریم فتنه و آشوب می‌بینیم که دامن‌گیر هر مسلمان شده، دشمنان اسلام و کسانی‌که خلاف دین ما هستند انجمن‌ها و کانون‌های ضد اسلامی برگزار می‌کنند و همانند منافقان و مشرکین صدر اسلام که برای نابودی پیامبر و اسلام مخفیانه تشکیل جلسه می‌دادند همواره در حال ایجاد شبهه و بدگویی نسبت به اسلام و مسلمانان هستند. اما مسلمان با وجود این‌که نامش مسلمان است برای پاسخ و دفاع از اسلام سکوت اختیار کرده و یا خود به ناسزاگویی می‌پردازد درحالیکه باید جواب قانع‌کننده و قاطع بدهد و آن بی‌خدایان را به سوی اسلام راهنمایی کند.

????حالا کمی بیندیشیم و ببینیم کجای کار می‌لنگد؟
چرا برای دفاع از دین برخلاف اصول اسلامی عمل می‌کنیم، چرا فحش و ناسزاگویی را پیشه خود قرار داده‌ایم، چرا مهر سکوت بر لب زده‌ایم؟
جواب این سؤالات را کجا می‌توانیم بیابیم؟ جواب این‌جاست که ما تاریخ اسلام را مطالعه نمی‌کنیم، هنوز حکم قرآن، سخنان گهربار امام‌الانبیاء حضرت محمد مصطفي‌صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم را درک‌ نکردیم و فرزندان‌مان را به سمت دنیا سوق می‌دهیم و از رفتن به مکاتب و مدارس علوم دینی باز می‌داریم، گمان می‌کنیم که مدارس و مکاتب دیني جای ضایع کردن وقت هستند، اما سخت در اشتباهیم،

????مدارس و مکاتب اسلامی در مدت هزار و چهارصد سال گذشته همواره همچون سنگرهای محکم در برابر هجوم دشمنان در دفاع از دین الهی سینه سپر کرده‌اند و در آینده هم سپر خواهند کرد، در مدارس دینی علم کلام‌الله و حدیث رسول‌الله، و علوم مفید دیگری تدریس می‌شود در نتیجه عالمانی ربانی و مخلص تربیت می‌شوند و مدافع دین اسلام می‌گردند، هر عالم دین طبق توان و استعداد خویش در ابعاد مختلف دینی و دعوی چادر خیرخواهی را برای هدایت و ارشاد جهانیان پهن می‌کند و با این ندای خیر خواهی جهانیان را به سوی کلمهٔ‌ «لااله‌الا‌الله‌و‌محمد‌رسول‌الله» فرا می‌خواند.

????حال اندکی بیندیشیم، مدارس و مکاتب ما که خیرخواه جهانیان هستند و برای دفاع از اسلام و صحابه همواره پیش‌قدم بوده و هستند از کجا حمایت مادی و معنویی می‌شوند؟ ما چقدر تامین‌کنندهٔ نیازهای مادی و معنوی و حمایت‌کنندهٔ این اماکن مقدس بوده‌ایم؟ چقدر فرزندان‌مان را برای یادگیری علوم نبوی ترغیب و تشویق کرده‌ایم؟ چند کتاب دینی به این اماکن هدیه کرده‌ایم؟ و‌.


نسیم توحید

❇️ حضرت على مرتضى رضى‌الله‌عنه؛ عالم‌ترین فرد صحابه

????از بارزترين ويژگى‌های حضرت على رضی‌الله‌عنه «علم» ايشان است، چنان‌که ایشان از علما و فقیهان برجستۀ صحابه به‌شمار مى‌رود.
حضرت على رضی‌الله‌عنه از كودكى تحت پرورش و تربيت پيامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم زيست و با توجه به اینکه داماد آن‌حضرت نيز بود از فرصت ملازمت و همنشینی بیشتری برای فراگیری علم از محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم برخوردار بود.
????از حضرت علی رضی‌الله‌عنه به عنوان «أعلم الصحابة» نیز یاد می‌شود. تلاش براى تحصيل  و طلب علم و ملازمت و همراهى طولانی‌مدت با پيامبر اکرم  صلى‌الله‌عليه‌وسلم از مهمترین دلايل متصف‌شدن این صحابی جلیل‌القدر به این عنوان در بین صحابه است.
حضرت علی رضی‌الله‌عنه یک مرتبه در پاسخ به این سؤال كه چگونه علم را كسب نموده است؟ فرمود: خداوند به من قلب عقول و زبان سوال‌كننده‌اى عطا فرموده است. [حلية‌الأولیاء 1/ 67)
????سیدنا على رضی‌الله‌عنه كاتب وحى نيز بود. در بين صحابه و بالاخص در دوران خلفاى راشدين ازجمله کسانی بود كه فتوى مى‌داد. ابن قيم جوزى رحمه‌الله مى‌نويسد: صاحبان فتوى در بين ياران پيامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم صدوسى‌واندى مرد و زن بود، اما هفت نفر بيش از دیگران به فتوى اشتغال داشتند که عمربن‌خطاب و علی‌بن‌ابیطالب ازجملۀ این هفت نفر بودند. [أعلام الموقعین]
شاگردان حضرت علی رضی‌الله‌عنه اعم از صحابه و تابعين، هیچ‌کس را با ایشان از لحاظ علمى برابر نمى‌دانستند و دیگر اصحاب نيز به علم و فقه و مهارت ایشان در صدور فتوا معترف بودند.
????مادر مومنان؛ حضرت عائشه صدیقه رضی‌الله‌عنها مى‌فرمايد: قطعا او (علی رضی‌الله‌عنه) به سنت از همه داناتر است. [الاستيعاب: 1104]
????زمانی که خبر شهادت حضرت علی رضی‌الله‌عنه به معاویه رضی‌الله‌عنه رسید، فرمود: با وفات علی‌بن‌ابیطالب فقه و علم هم رخت بربستند. [الاستيعاب: 1108]
حضرت مسروق رحمه‌الله؛ یکی از تابعین برجسته می‌فرماید: علم اصحاب رسول خدا در عمربن‌خطاب، علی‌بن‌ابیطالب، عبدالله‌بن مسعود و عبدالله‌بن‌عمر رضی‌الله‌عنهم خلاصه شده است. [تاریخ سیوطی]
????از بین صحابه افرادی همچون حضرات حسن، حسین، عبدالله‌بن‌مسعود، عبدالله‌بن‌عمر، أبوأمامه ایاس‌بن‌ثعلبه، أبورافع قبطی، ابوسعید خدری، جابربن‌عبدالله، جابربن‌سمرة رضی‌الله‌عنهم از حضرت علی رضی‌الله‌عنه روایت کرده‌اند.
????از مشهورترین راوایان و شاگردان حضرت علی رضی‌الله‌عنه در بین تابعین مى‌توان به أبوالأسود دوئلی، أبوبردة‌بن‌أبی‌موسى، أبوعبدالرحمن سلمی، زيد‌بن‌حبيش، زيدبن‌وهب جهنى، شريح‌بن‌هانئ‌بن‌يزيد، علقمة‌بن‌قيس نخعى اشاره كرد. [أسمی المطالب في سیرة أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب]
◻️علقمة‌بن‌قيس‌بن‌یزید نخعی فقيه و راوى حديث  بود. برادرزادۀ علقمه؛ ابراهيم‌بن‌يزيد نخعى فقه را از عمويش به ارث برد، و حماد بن‌ابوسليمان؛ شيخ و استاد امام ابوحنيفه رحمه‌الله و وارث علم و فقه ابراهيم‌بن‌يزيد نخعى بودند. لذا امام ابوحنيفه رحمه‌الله؛ پیشوای فقهی مسلمانان حنفى‌مذهب جهان اسلام، از وارثان فقه و علم امير مومنان على مرتضى رضى‌الله‌عنه است.
امروزه میلیون‌ها مسلمان متبع امام ابوحنیفه در جهان  اسلام وارثان فقه حضرت علی رضی‌الله‌عنه هستند و سند علمى  مذهب‌شان از جهتی به عالم‌ترين فرد در بين صحابه و از این طریق به منبع اصلى علم و نور و معرفت و عرفان؛ یعنی سرور كائنات محمد مصطفى صلى‌الله‌عليه‌وسلم مرتبط و متصل است.

✍???? عبدالله عبیداللهی


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

❇️ عوامل و زمینه‌های رشد معنوی از منظر قرآن

از آنجا که انسان فطرتاً موجودی کمال‌طلب است، یکی از بزرگترین آرزوهای او رسیدن به نهایت مرزهای پیشرفت بوده و در این راه خستگی‌ناپذیر است: «لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ» [فصلت: 49] «انسان هرگز از تقاضاى نیكى (و نعمت) خسته نمى‏شود و هر گاه شرّ و بدى به او رسد، بسیار مأیوس و نومید مى‏گردد!»
اما به دلیل محدودیت دایرۀ آگاهی‌ها و نیز عجول‌بودن در رسیدن به خیرات، رشدطلبیِ فطریِ انسان از مسیر واقعی خود منحرف شده و حتی به اشتباه، کمال را در جایی غیر از محل و مسیر آن جستجو می‌کند. لذا قرآن مجید این نیاز بشر را به‌طور شفاف به او معرفی نموده و بهترین برنامه‌ها را جلوی راهش قرار داده است تا در این راه، آسان‌تر به رشد واقعی نائل شده و گرفتار رشدهای کاذب نگردد.

علی‌رغم فطری‌بودن رشدطلبی انسان، دستیابی به رشد قرآنی، نیازمند عواملی است تا انسان را در این راستا یاری نماید. برخی از این عوامل عبارتند از:
????۱- قرآن؛ اولین عامل از عوامل و نشانه‌های رشد از نظر قرآن، خودِ قرآن است. جن‌ها در مکه خدمت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمدند. آ‌نحضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای آنها قرآن خواند. آنها کمی گوش کردند، سپس گفتند: «إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا*يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا» [جن: 1-2] «ما از قرآن آیات عجیبی شنیدیم که به راه خیر و صلاح دعوت می‌کند.»
بنابراین انس با قرآن، سبب تعالی روح انسان می‌شود. اگر ماه رمضان «مبارک» شده و سه جوهر در دل این ماه پربرکت قرار گرفته است، یکی از آنها قرآن کریم است. قرائت قرآن در نمازهای تراویح ارزش والایی دارد. خوش‌نصيب‌اند کسانی که‌ از نعمت حفظ قرآن برخوردارند. البته دیگران نیز با گوش‌دادن به تلاوت قرآن در ثواب تلاوت آنان شریک‌اند.
????۲- دعا؛ یکی دیگر از عواملی که زمینه‌های رشد انسان را فراهم می‌سازد، دعا به درگاه خداوند یگانه است. الله تعالی می‌فرماید: «وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنىّ‏ِ فَإِنىّ‏ِ قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لىِ وَ لْیُؤْمِنُواْ بىِ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون‏» [بقره: 6] «و هنگامى كه بندگان من، از تو دربارۀ من سؤال كنند، (بگو:) من نزدیكم! دعاى دعاكننده را، هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند)!»
دعا در حقیقت نوعی ایجاد ارتباط با خداست که کمال مطلق و منبع رشد است؛ و چه رشدی بالاتر از اینکه بندۀ ناچیز با خداوند عالمیان رابطه‌ای نزدیک داشته باشد؟
در شب‌های قدر که صدای قرائت قرآن و دعا و استغفار در همه‌جا طنین‌انداز می‌شود، اگر می‌خواهیم «شب قدر» ابتدای سال معنوی ما باشد باید قدر لحظات را بدانیم و با دعا و تضرع به درگاه الهی خود را برای ادامه سال تقویت کنیم.
????۳- کسب علم؛ کسب علم و آگاهی از مهمترین عوامل رشد و غذای روح است. هر چه بیشتر به تحصیل علم پرداخته شود، موجب رشد و تغذیۀ بیشتر روح می‌گردد. قرآن کریم گفت‌وگوی حضرت موسی علیه‌السلام با همراهش (خضر) را اینگونه بازگو می‌کند: «قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدا» [کهف: 66] «موسى به او گفت: آیا از تو پیروى كنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزى؟»
این آیه در حقیقت درخواست موسی از خضر را بیان می‌کند که جهت دستیابی به رشد، از ایشان درخواست آموزش و تعلیم نمود.
???? ۴- توجّه به معاد؛ توجه‌دادن انسان‌ها به مسألۀ معاد و روز جزا، تأثیر بسیاری در رشد آنها دارد. الله تعالی می‌فرماید: «وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ*يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ» [غافر: 38-39] «كسى كه (از قوم فرعون) ایمان آورده بود گفت: اى قوم من! از من پیروى كنید تا شما را به راه درست هدایت كنم. اى قوم من! این زندگى دنیا، تنها متاع زودگذرى است و آخرت سراى همیشگى است!»
برای اینکه مؤمن آل فرعون ثابت کند که راه او منجر به رشد و رستگاری می‌گردد، جهت نفوذ بیشتر در سخنان خود، به مسأله معاد اشاره می‌کند؛ چون عقیده به ناپایداری زندگی دنیا و ابدی‌بودن زندگی پس از مرگ، انسان را به خود می‌آورد تا برای زندگی ابدی خود نیز اندیشه‌ای نموده و نیروهای خود را در این راستا به‌کار گیرد.

????????????????????

✍???? سید حمزه


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

???? رابطه ذکر و علاج افسردگی

از نگاه آشفته و سخنان ناهماهنگ وی، احساس می‌شد که درونی پریشان دارد. می‌گفت: «مشکل مادی ندارم، با کسی مشکل نداشته و درگیر هم نیستم، اما احساس می‌کنم پرنده آرام و قرار از آشیان جانم پر گشوده است، احساس افسردگی می‌کنم، از خودم و کارهایی که می‌کنم، راضی نیستم و روز به روز حالم ناخوش‌تر می‌شود. اندیشهٔ خدمت به مردم را  دارم، دوست دارم برای جامعه مفید باشم، اما دغدغه‌های روحی و روانی امانم را بریده است.»
 وضعیت بسیاری از انسان‌های خوب، این‌گونه است، کسانی که در ظاهر دارای موقعیت یا بهره‌مند از علم و دانش اند، اما افسردگی و بحران فکری بلای جان‌شان شده است.
 تردیدی وجود ندارد که هر کس در محیط پر زرق‌وبرق و آلوده دنیا باشد، در معرض آسیب‌های روحی و روانی و در کمند هوا و هوس گرفتار می‌شود؛ بنابراین در چنین احوال نابسامانی راه‌حل چیست؟
 قرآن کریم که سراسر پند و اندرز و حکمت است، راه‌حلی بس ارزشمند در این زمینه بیان کرده است: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید! دل‌ها فقط با یاد خدا آرام می‌گیرد.» 
ذکر کردن، یعنی باخدا بودن و کسی که قلبش همواره مهبط انوار الهی بوده و از این سرمایه ارزشمند معنوی بهره‌مند باشد، در بحبوحه تاریکی‌ها و مشکلات نیز احساس شادمانی و سرور می‌کند و دارای اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده خواهد بود، ارزش‌های واقعی را پی می‌گیرد و از درافتادن در رقابت‌های ناسالم دنیا پرهیز می‌کند. کسی که از راه ذکر و عبادت پیوندی مستحکم با پروردگار برقرار کرده است، به دنیا و اهل دنیا احساس نیاز ندارد و خود را در بند شهرت و ثروت گرفتار نمی‌کند. کسی که با دلدادگی و اشتیاق در وادی ذکر الله تعالی وارد شده است، در درون خود چنان احساس شادمانی و سرور می‌کند که سیر کردن در باغ‌های سرسبز دنیا هرگز با آن برابری نمی‌کند؛ زیرا در این باغ پرطراوت معنوی، کشت‌زار دل آدمی با آب گوارای رحمت خداوندی آبیاری می‌شود و به زندگی حقیقی می‌رسد.
 در این دل آباد و سرشار از محبت الله تعالی، جایی برای بدگمانی، کینه و حسد باقی نمی‌ماند؛ زیرا تاریکی‌ها را در قلب روشن جایی نیست.
 زندگی حقیقی با یاد الله شکل می‌گیرد و کسی که با ذکر و یاد الله میانه‌ای ندارد، مرده‌ای بیش نیست. کسی که در امر ذکر و عبادت سست و ناتوان است، در تاریکی زندگی می‌کند و راه را گذاشته به‌سوی چاه مذلت در حرکت است؛ زیرا خود را از نور و روشنی محروم کرده است، چنین شخصی به‌جای صبر، شکر و قناعت، همواره هوس رسیدن به ارزش‌های مادی و دنیایی را در سر دارد و شب‌وروز در رقابت‌های ناسالم نام و نان و یا به تعبیری، لذت و شهرت غوطه‌ور است و همیشه احساس کمبود می‌کند؛ گویا نتوانسته به آرزوهای خود برسد و سرانجام شبح افسردگی بر بام زندگی‌اش می‌نشیند و احساس می‌کند به سعادت نرسیده و نخواهد رسید.
هر اندازه آدمی از ذکر الله تعالی غافل باشد، همان اندازه از الله دور خواهد بود و به همان نسبت قلبش را تاریکی و وحشت و پریشانی احاطه می‌کند.
 آدمی در سایه انوار تابناک ذکر الهی می‌تواند قلبش را از آلودگی‌های دنیای دون پاکیزه و مطهر کند و زنگار گناه و معصیت را از صفحه ذهن و قلبش بزداید، آنگاه به آرامش و خوشبختی می‌رسد.
 بر همگان واضح است که هرگاه ریشه‌های یک درخت به درستی آبیاری شود، به برگ‌وبار می‌نشیند و عطر خوش گل‌ها و شکوفه‌هایش همه‌جا را معطر می‌کند، قلبی هم که با یاد الله تعالی آبیاری شود، درخت وجود آدمی سرسبز و شکوفا می‌شود، آنگاه انسان از غفلت و گناه دوری کرده، به‌سوی الله تعالی و فرمانبری از او راغب می‌شود.

✍ عبداللطیف نارویی / زاهدان


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

نگاهی اجمالی به جهان اسلام و مسلمانان


((ظَهَرَالفَسادُ فِی البَّر وَالبَحرِ بِما کَسَبت اَیدِی النّاس لِیُذِیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُم یَرجعون))
((ظاهر شد فساد در خشکی و دریا بخاطر انچه مردم از عملکردشان کسب کردند ))

◾ای کسانی که پشت درهای بسته برای نابودی اسلام و مسلمانان فکر می کنید ونقشه می کشید و ای کسانی که  ظلم و ظلمت را اختیار کرده اید، دست از این ظلمت بردارید و گرنه ما پیروان محمدی (صل الله وعلیه وسلم )دست عاجزی را در بارگاه الهی  بلند کرده و دعا خواهیم کرد که نام شما را از صفحه روزگار محو کند, آن خدایی که توسط  مرگ، جبارانی را که ادعای خدایی وبزرگی می کردند گردن زد و کسانی را که بر مال ومنال، رنگ وصورت  خود فخر میکردند به لبه قبر رساند.

◽آری! در جهان کنونی دغدغه هر مسلمان  نبود آرامش وامنیت است که جلادانی از خدا ناخبر آنرا از مسلمانان و امت اسلامی سلب کرده‌اند.
ای مسلمین باشید به هوش !
زنگ خطر آمد به گوش !
کینه را کنید فراموش !
آتش دشمن را کنید خاموش !

◾ای جوانی که شب و روز در خوش گذرانی به سر می بری آیا از حال برادران وخواهران فلسطینی و میانماری خود خبر داری؟آنان را در کوچه وخیابان ها مانند گنجشک شکار می کنند. کافی است بدانیم که آن جلادان ظالم فقط یکبار هنگام ورود به بیت المقدس هفتاد هزار نفر را قتل عام کردند! از قبیل سر بریدن، در آتش انداختن و. آن جباران ظالم مساجد را ویران کردند به مقدسات اسلامی توهین کردند.

????ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز
????کاشانه ما رفتُ به تاراج غمان خیز
????از خواب گران، خواب گران، خواب گران خیز

✅ای مسلمانان از این خواب گران برخیزید وپرچم توحید را بر بلندای قلعه عدل و عدالت، اخوت وبرادری، عطوفت ومهربانی استوار سازید ونگذارید که کفار بیشتر از این تاریخ درخشان اسلام ومسلمانان را لکه دار سازند. 

◾اسلام ناب محمدی دستور به یکپارچگی و وحدت داده است « وَ تَعَاوَنو عَلَی البِّرِ وَالتَّقوا وَلا تَعَاوَنوا عَلَی اِثمِ وَالعُدوان »

متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات مسلمانان درسراسر جهان اسلام نبود وحدت و یکپارچگی است، اگر در جامعه ای وحدت ویکپارچگی وجود نداشته باشد هیچ شاه و شاهزاده ای وهیچ خان وخانزاده ای جرئت توهین به مقدسات دینی و اسلامی آنها را نخواهد داشت . آری! نبود وحدت و یکپارچگی و دوری ازدستورات احکم الحاکمین و سلطان سلاطین وسنت های گهر بار رسول الله ((صل الله علیه وسلم ))امت را به پرتگاه هلاکت رسانده اند در جهان کنونی مسلمان برای نابودی مسلمان کافر و مشرک هم برای نابودی مسلمانان نهال دشمنی را روشن کرده اند.

ای مسلمین تا به کی غافل شدن
 از ندای مصطفی جاهل شدن

◽ای مسلمین تا به کی خاموش         می نشینید،تا به کی طاقت  تماشای گریه های خونین مظلومین را دارید در حالی که سرهای قدسیان و امتیان محمدی بر زانوی غم است. از چشمان قدسیان اشک مانند جویبار روان گشته.

◾ای مسلمین اسلام ناب محمدی ((صل الله علیه وسلم ))راه و روشی به ما نشان داده که هیچ دین وفرهنگی نشان نداده است.
اسلام دستور به وحدت ویکپارچگی ،دستور به جهاد با کفار و مشرکین ،دستور به انجام اعمال حسنه داده است. 

◽اگر تاریخ درخشان امت محمدی((صل الله علیه وسلم ))را بنگریم خواهیم یافت که آنان دارای چه شان وشوکتی بودند بر قدوم آنان پادشاهان دنیا سر به زانو بردند وصف بستند  آنهاکسانی بودند که شیران غران را رام کردند ، امتی که در یک زمان دو امپراطوری بزرگ وابر قدرت جهان ایران و روم باستان را به زانو در آوردند .
امتی که روی دریا راه می رفت،امتی که با نداشتن هیچگونه تجهیزات جنگی روز وبا  و که شامل سه هزار نفر بود لشکری دویست هزار نفره را دارای بهترین و بروز ترین تجهیزات جنگی بودند را با ایمان استوار وشجاعت و دلاور مردی ها و رشادت ها جانفشانی های بی نظیر خود از پای در آوردند.
 اگر رخ نگاهمان را برای مدت کوتاهی بطرف کارنامه زرین وپر افتخار و درخشان  اسلام و مسلمانان  بچرخوانیم خواهیم یافت که اسلام موارریث وآداب بی زیان اقوام مختلف را تحمل کرد همه را به هم درآمیخت و از آن چیز تازه ای ساخت .فرهنگ تازه ای که حدود وثغور نمی شناخت وتنگ نظری هایی که دنیای سرمایه داری را به ملتها، مرزها ونژاد ها تقسیم می کرد درآن مجهول بود. مسلمان از هر نژادکه بود ترک ولر وکرد وو بلوچ ،در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد خود را در وطن و دیار خویش می یافت ،همه جا در مسجد، و در مدرسه و در خانقاه و. از هر قوم مسلمان نشانی بود ،اما میان مسلمانان نه اختلاف جنسیت مطرح بود و نه اختلاف تابعیت،همه جا یک دین بود و یک فرهنگ، فرهنگ اسلامی که فی المثل زبانش عربی فکرش ایرانی وخیالش هندی و.اما جانش اسلامی و انسانی بود، پرتو آن در سراسر قلمرو اسلام وجود داشت.

◾اما امروزه دنیای اسلام زیر بار
تحمیلات ناشی از تمدن های مادی به ستوه در آمده است و دنبال راه نجاتی می گردد ،راه نجات از این قید و بند چیست؟
طبق فرموده رسول خدا وآیات قرآن مجید راه نجات بشریت و اسلام در جهاد فی سبیل الله است. (( انفِرُوا خِفَافًََاو َثِقَالاً وَجاهِدوا بِاَموَالِکُم وَاَنفُسِکُم فِی سَبِیلِ اللهِ ذالِکُم خَیرُلَّکُم اِن کُنتُم تعلَمُونَ ))
جهاد یعنی نبرد کفر وایمان،
جهادیعنی ریشه کن کردن طاغوت ،جهاد یعنی پاسداری از اسلام.

◽ای مسلمین برای ریشه کن کردن کفر وظلمت از درون اعماق قلب فریاد برآورید که ما پاسداران و نگهبانان اسلام هستیم، ما برای پاسداری از اسلام جان ومال وفرزندانمان را فدا خواهیم کرد،ما پیروان محمد وجان برکفان و جان فدائیان اسلام هستیم. 
ای کفار؛ این را بدانید که ما سدی فولادین در مقابل شما واهریمن هستیم ،دیگر ما مسلمانانی جلوه گر وظاهری نیستیم ماامت محمدی کسانی نیستیم که بخاطر جاه و جلال در نزد شما از ناموس و دین خود بگذریم ما با جهاد در راه خدا جاه وجلال در نزد او را بدست خواهیم آورد. 
تا جان در بدن باشد این جامِ کفن باشد جان ما در ره اسلام قربان باشد راه پیامبر راه ما باشد.
آری! اسلام دین جاوید ختمی مرتبت،  منجی عالم بشریت،  معلم انسانیت،  حضرت محمد مصطفی صل الله علیه وسلم  می باشد و دستو او جهاد است.
ای کفار؛ ما موج خروشانیم ،سرباز اسلامیم و شهادت شعار ماست، صلاح الدین الگوی ماست.
ما مسلمانان با فرماندهی و سرلشکری خالد بن ولید ،ذوالفقار حیدری، نعره عاشقی بهر دین محمدی، دلاوری و تاخت وتاز صلاح الدینی و با شیر مردی و عدالت عمری خواهیم آمد وشما را همچون گذشته تار و مار خواهیم کرد.

✅ما خواهیم کوشید که الگوی نوینی برای امت اسلامی و جهان غرب و اسلام قرار گیریم وافق جدیدی سرشار از عطوف و مهربانی، عدالت وصلح طلبی را به سوی جهان اسلام بگشاییم.
????مسعود پرکی و میلاد بارانی


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

???? #دلنوشته | ناخدای کشتی دعوت و تبلیغ

مدتی پیش ناخدای کشتی جماعت دعوت و تبلیغ دنیا حاجی عبدالوهاب رخت سفر از این دنیا بست و به دیار باقی شتافت .
وی داعی دین ، مخلصی به تمام معنا ، دلبر و دلدار ما ، حاجی عبدالوهاب از نظر تقوا به اوج معرفت الهی رسیده بود. با بیانات شیوا وبلیغش دلها را می ربود احوال رامنقلب میکرد دریا دلی که خدمت وهمت را به امت می آموخت حاجی صاحب در تمام شئون زندگی راه رسول الله (ص) را رفته بود و امت را به گرفتن راه ختمی مرتبت منجی عالم بشریت شاه طریقت حضرت محمدمصطفی (ص) راهنمایی میکرد.
 حاجی صاحب زندگی زاهدانه و آراسته به اخلاق حسنه رسول الله (ص) داشت صداقت ایشان بمانند صداقت ابوبکر صدیق وعدالت وی بمانند دلاور مرد زمان عمر فاروق  و سخاوتش بمانند عثمان ذی النورین و شجاعتش مانند علی مرتضی رضوان الله علیهم اجمعین بود.
 وی شمس حقیقت آفتاب عشق دلربای قلوب جهانیان روشن دلی همیشه سبز و همیشه بهار،دلدار غم های امت که سدی فولادین در مقابل اهریمن بود. حاجی رحمةالله هیچ گونه علاقه ای به مال ومنال دنیا نداشت بلکه حاجات وخواسته های خویش را با رب ذوالجلال قاضی الحاجات در میان میگذاشت.
 نطقی زیبا داشته و شب روز از قال الله و قال رسول میگفت. شب ها با چشمانی پر از اشک در بارگاه خداوند هفت افلاک دست عاجزی وناتوانی را بلند میکرد وبرای هدایت وکامیابی بشریت دعا میکرد و باز زبان بلیغ وشیوا سخنانی ناب و زرین میگفت که تا همیشه در سینه امت حکاکی شده اند وبا یاد آنان اشک از رخسار پایین میچکد وندامت برای همیشه در قلوب میماند.
 بله حاجی رحمت و هدیه ای از جانب باری تعالی برای امت بود که دریایی بی کران از درد ورنج امت در قلبش یخ بسته بود . ایشان عٙلٙم دار دین که پرچم همیشه سبز لاإله الا الله محمد رسول الله را در دنیا بلند کرده بود
سر انجام این چراغ پر نور هدایت و داعی بزرگ دین مبین اسلام مدتی قبل در سن نود وشش سالگی به دیار دوست و ملاقات رب العالمین  شتافت.
«انا لله وانا الیه راجعون»
روحش شاد و پر رهرو باد.

????نویسنده: مسعود پرکی

????????????????

????پایگاه خبری مدرسه دارالقرآن سراوان را دنبال کنید:
???? t.me/joinchat/AAAAAD0rNhyTI2slqAFatw


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

???? یادی از مرحوم مولانا حبیب الله سپاهی (رحمه‌الله)


قصه فوت تورا ناگه شنیدن زود بود
در عزایت جامه اندر تن دریدن زود بود
آخر ای یار همه، ای مظهر مهر و وفا
در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود

◽قلم ناخودآگاه شروع به حرکت کرد تا از آن مرد اخلاص و اندیشه بنویسد، از استادی که باعث شد قلم‌های پررنگی در تاریخ و جامعه اسلامی پدید آیند و طلابی تربیت کرد که از بیان احساسات و عواطف برحق مسلمانی در بزرگ ترین مجامع و مجالس هراسی ندارند، آری وی مولانا حبیب الله سپاهی - رحمة الله علیه - معاون پرورشی مدرسه دارالقرآن سراوان بود؛ از آن مردی می گویم که در اخلاص و اندیشه نیک مردی از رجال دوران بود؛ از استادم می‌گویم، از آنچه که با دو چشم سر دیده ام، نه اغراق می کنم و نه ستایش، بلکه حقیقتی آشکار است؛ مولانا در  مدرسه دینی اگر در یک طلبه کمترین استعدادی می‌دید فرق نمیکند در چه حوزه ایی می بود، سرودخوانی، سخنرانی، مقاله نویسی و. وی را تشویق میکرد.
 همواره طلاب را به راه و روش درست سوق داده و راهنمایی میکرد؛ گاهی اوقات به صورت عمومی  و بعضی مواقع به تنهایی.  از ویژگی‌های بارز و اخلاقی مولانا که کم‌نظیر هست این بود که بر هیچکس تبعیض قائل نمی شد، فرق نمی کرد چه فقیر و غنی، بزرگ و کوچک احترام همه را همانطور که شایسته و شأن یک فرد مومن بود می‌داشت.
 هیچ کاری را بدون مشوره شروع نمی کرد و در مقابل کسی که خلاف سنت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فعلی را انجام می‌داد برخورد می‌کرد.
بر آنچه از  علم را می‌دانست عمل می‌کرد و آنچه نمی دانست از علما و بزرگان می‌پرسید، در جلسات تمرین و تبلیغ برای اینکه طلاب شوق و رغبت بیشتری به سرودخوانی، سخنرانی و. نشان دهند، از نحوه بیان همه علما و تقلید صدای آنها برای حاضرین می‌گفت، از خاطرات دوران طلبگی برای طلاب یادآوری می کرد، در اوقات و حضور در کلاس درس بسیار حساس بود، یادم می آید، که چند ماه قبل برای معالجه به شیراز رفته بود، زمانی که برگشت ابتدا در کلاس درس حاضر شد و بعدا برای استراحت و دیدن خانواده رفت‌.
چه کنم و چه  بگویم سخن زیاد است و خاطرات طولانی اما جای بسی ناراحتی است که این گل زیبای گلستان دارالقرآن، استاد خبره و جوان جامعه اسلامی، زود رنگ پاییزی به خود گرفت و سحرگاهان به علت بیماری سخت سرطان به ندای رب لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

 روحش شاد و راهش پر رهرو باد
خدواند متعال مکانش را در جوار رحمات و انعامات خویش بگرداند.

???? مسعود پرکی یکی از شاگردان استاد

????????????????????


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

???? علم‌دار دین و وحدت شهید حضرت مولانا عبدالحمید جهاندیده رحمة الله علی

???? قلم را بر صفحه به حرکت در آوردم تا در مورد آبشاری از نورانیت، رودی از آزادگی که در بستر زمین و زمان سیلان کرد، سیّالی از  مشک و عود و عنبر روح سبز باران، اسوه‌ای برای همه نیکان حضرت مولانا عبدالحمید جهاندیده «رحمة الله علیه» امام جمعه مشفق و دلسوز سوران بگویم، از آن ابرمردی که در تواضع و صداقت به مانند سیدنا ابوبکرصدیق «رضی الله عنه» سرآمد زمان، در عدالت عمر گونه از هیچ کس حرف حق را پنهان نمی‌کرد، در حیا و سخاوت سیدنا عثمان ذی النورین «رضی الله عنه » را پیشوای خود می‌دانست و در شجاعت علی گونه با زبانی به تیزی ذوالفقار حیدری هر کسی را که از راه و روش اسلام کناره می‌گرفت آگاه می‌ساخت، آری وی مولانا 
عبد الحمید جهاندیده بود محبوب مردم بلوچستان و علی الخصوص مردم شهر سوران در طول زندگی خود به ما یادآور شد که صداقت چیست و سخاوت در کجا لازم است. ایشان در آخرین سخنرانی خود فرمودند که این آخرین فرصت ما بین من و شماست گویا که خود احساس کرده بود که دیگر در میان من و شما نخواهد بود.
 وی به مال اندوزی و ذخیره ثروت و پست و مقام علاقه‌ای نشان نمی‌داد به مانند مردم عادی کشاوزی می‌کرد. دلبر و دلداری بود که بر قلب‌های پژمرده مرحم می‌گذاشت و در زندگی خود به مال کم قناعت کرده و به سادگی اکتفا می‌کرد، از چه و کجا گویم قلم لرزان است دیگر توانایی و قوت ندارد که از آن عالم فرزانه بگوید، وحدت و یک‌پارچگی بی‌نظیری را به وجود آورده بود که در کمتر شهر و مکانی از جامعه اسلامی یافت می‌شود که نماز جمعه را در یک مسجد ادا کنند، وی شمس حقیت، آفتاب عشق، دلربای قلوب، روشن دلی همیشه سبز و دائما بهار، دلدار غم‌های امت که سدی فولادین در مقابل اهریمن بود و درون قلبش اقیانوسی از معرفت، ادب، اخلاق، تواضع، صداقت، شهامت، شجاعت و غیرت نهفته بود.
این عالم فرزانه نطقی زیبا داشته و شب و روز از قال الله و قال الرسول می گفت و در خطبه‌های جمعه و جماعت با چشمانی پر از اشک در بارگاه خداوند هفت افلاک دست عاجزی و ناتوانی را بلند می کرد و برای جهان و جامعه اسلامی دعا می‌کرد، با زبان بلیغ و شیوا منبر و محراب را آراسته و با قامت رعنای خویش مقتدیان را مجذوب می‌کرد، که همه به‌سوی سخنان ناب و زرین او متوجه شوند و علوم نبوی و سیرت و صورت حسنه را در قلوب آنان جای می‌داد سخنانی می‌گفت که در قلب و وجود هر کسی که آنان را گوش می کرد حکاکی می‌شدند و با یاد و خاطره آنان اشک از رخسار پایین می‌چکید و ندامت برای همیشه در قلوب می‌ماند.
بله این سرو بوستان و گلستان محمدی در امانت، دیانت، صدق و صفا و وفا اسوه و سرآمد زمان بود. 
آری مولانا رحمت و هدیه ای از جانب باری تعالی برای امت بود که دریایی بی‌کران از درد و رنج امت در قلبش یخ بسته بود چنانچه مولانا سید عبدالحکیم سیدزاده استاد حديث عين العلوم گشت در وصف ایشان فرمود: مدافع مظلومان و حق‌گویی به تمام معنا بود.
ایشان علمدار دین که پرچم همیشه سبز لااله الله  و محمد رسول الله را با وحدت اسلامی در سوران و منطقه سرافراز کرده بود. 
از جمله کارهای مهمی که در زندگی خویش برای جامعه اسلامی در سوران انجام دادند می توان به ساخت مسجد جامع بزرگ سوران، حمایت بی دریغ ازمرکز علوم قرآنی سوران که نام و آوازه آن در کشور می درخشد و برگزاری جلسات ازدواج آسان جهت اجرای مراسمی با سبکی کاملاً اسلامی و کمک به خانواده های مستضعف و کم درآمد اشاره کرد. 
به راستی تمام همّ وغم مولانا تکمیل مسجد جامع بزرگ سوران بود، اما ای دریغا که تکمیل نشد، مناره های مسجد برای استوار بودنشان چشم انتظار دیدار و آماده‌ی فرمانش بودند.
دیگر جایش چه خالی است در میان مردم، دیگر صدای خطبه ها و پندهای حکیمانه‌اش به گوش نمی‌رسد.
این چراغ پر نورهدایت و داعی مخلص و بزرگ دین مبین اسالم در7 تیرماه سال 1399 رخت خویش را بست، دعوت ربش را لبیک گفت،  و به دیار دوست و ملاقات رب العالمین شتافت. 
*«انالله و انا الیه راجعون»*
روحش شاد و یادش گرامى

 ????????????????????????????????????????

????مسعود پرکی

*لینک هارو به اشتراک بگذارید*
*اجرتان با الله*✓✓????


نسیم توحید بانک مقاله و دلنوشته های اسلامی

???? پیامبرم در فراغت می‌نالم

مدتی است امت در پریشانی به سر می‌برد. طوفان سهمگین کرونا بر جهان سایه انداخت و ناگهان درب‌های مسجدالحرام به روی زائران بسته شد، غم روی غم و دل‌ها افسرده گشت. بحران روز به روز اوج گرفت. در این میان گاه‌گاهی خبر وفات یکی از علماء به گوش می‌رسید و این افسردگی را بیشتر می‌کرد. 

چاره‌ای جز صبر - طبق فرمودهٔ الله متعال نبود -، راضی به تقدیر الهی بودیم و باید به خود و رفتار و اعمال خود می‌نگاشتیم و در پی اصلاح آن تلاش می‌کردیم، اما ناگهان طوفانی سهمیگن‌تر از کرونا بر همهٔ ما مسلمانان شوک وارد کرد، و آن اهانت به پیامبر اسلام، خط قرمز امت اسلامی، پیامبر خوبی‌ها، که تنها افتخار ما امتی بودن این پیامبر است، این دیگر جای صبر و تحمّل نبود؛ همچون استون حنّانه چوب تنهٔ خرما که در فراغ پیامبر صلى الله عليه وسلم زار زار ناله و گریه کرد، باید گریه می‌کردیم، آه و فغان سر می‌دادیم که ما چه کردیم که دشمنان اسلام چنین جسورانه پیامبرمان را تخریب می‌کنند. 

ای امت اسلامی! این اهانت‌ها اصلاً تخریب پیامبرمان نیست؛ زیرا الله متعال فرموده است: ﴿والله یعصمك من النّاس﴾؛ الله تو را ای پیامبر از شرّ همهٔ دشمنان حفاظت می‌کند و خواهد کرد، همان خدایی که تو را از شر ابوجهل و نصارای نجران و صدها دشمن قسمت خورده‌ات حفاظت کرد، امروز و تا قیامت نام تو و دین خودش را حفاظت خواهد کرد. اما ای امت اسلامی! این اهانت یعنی تلنگری  به من و تو مسلمان که با زبان نام‌ محمّد - صلى الله علیه وسلم - را می‌بریم  و در عمل از سیرهٔ آن‌حضرت - صلی الله علیه وسلم- خبری نداریم. لباس ما، ظاهر و سیرت ما، محمدی نیست و باطن ما نیز مفهومی از عشق به محبوب حجازی ندارد. کلام ما در اطاعت از پیامبر، در حد شعار است و در عمل هیچ!
اکنون وقت آن رسیده تا با سیّد المرسلین، خاتم النبیّین و شافع یوم الحساب - صلی الله علیه وسلم- همهٔ ما بیعت کنیم و عهد کنیم که ای پیامبر خوبی‌ها! این اهانت تلنگری به ما بود که نتوانستیم سیرهٔ تو را در زندگی و وجودمان زنده کنیم و اکنون عهد می‌کنیم تا زنده‌ایم در فراق و جدایی تو کمتر از استن حنانه نباشیم و یک لحظه جدایی از سیره و رفتار تو را تحمل نکنیم.
با تو عهد می‌کنیم طبق حدیث «لا یؤمن أحدکم حتىٰ أ أحب إلیه من والده وولده والناس أجمعین»، تو را از خودمان و پدر و مادر و فرزندان و همهٔ مردم بیشتر دوست بداریم.
با تو عهد می‌کنیم که نام زیبا و درود بر تو و یاران و اصحاب تو را ورد زبان سازیم.
با تو عهد می‌کنیم در زبان شعار ندهیم، بلکه در عمل «رهبان باللیل وفرسان بالنهار»؛ عابدان شب و مجاهدان روز باشیم.
با تو عهد می‌کنیم نمازی را که خنکی چشمان توست، با خشوع و خضوع و طبق فرمایش نورانی تو ادا کنیم.
با تو عهد می‌کنیم کتابی را که بر تو نازل شد و در میان‌مان امانت گذاشتی، بیش از گذشته ارج نهیم.
با تو عهد  می‌کنیم وظیفهٔ امر به معروف و نهی از منکر را که بر دوشمان گذاشته‌ای، انجام دهیم. 
با تو عهد می‌کنیم سیرهٔ‌مان را طبق فرموده‌ها و کرده‌هایت، بیاراییم.
با تو عهد می‌کنیم تا زنده‌ایم از نام و دینت دفاع کنیم.

✍????احمد حسنی ماخونیک


نسیم توحید

✨با عامەی مردم زندگی کنید

✅برای از میان بردن بی‌سوادی، جمع‌آوری صدقات، رفع اختلافات مردم و علاج انواع دخانیات با هم تشکیل کمیته دهید. مانند صدف دریایی به خود نپیچید. ملت را به حال خود‌‌‌ رها نکنید. اشک یتیمان را پاک کنید. لبخندی به چهرەی تهیدستان هدیه نمایید. سنگینی بار را از دوش خسته‌شدگان بردارید. پرداختن به خدمات اجتماعی از عبادت‌های بلند مرتبه است که متأسفانه مسلمانان به وجه شایسته انجام نمی‌دهند. هر عملی که بتواند آلام فرد گرفتار را تخفیف دهد، زخم مصیبت‌زده را مرهم نماید، وام بدهکاری را بپردازد، آبروی عائله‌مندی را برگرداند و یا شری را از مخلوقی دور نماید، به شرط نیت صحیح عبادت است. مسلمان باید در جامعەی خویش منبع و سرچشمەی زندگی باشد «خوبی و مهربانی» از وی بجوشد، نفع و برکت از وی ببارد، گشایندەی امور پسندیده و بازدارنده شر باشد. خدمات اجتماعی نمونەی خوبی از دعوت اسلامی است دعوت به اسلام تنها گفتار و نوشتار محض نیست بلکه دعوت واقعی اهتمام عملی به امور مسلمانان و حل مشکلات آنان است. 

????دکتر یوسف قرضاوی "حفظه الله"


نسیم توحید

✨اسلام فراخوانی فراگیر.!

✅شمولیت یکی از ویژگی‌هایی است که اسلام با آن از تمام ادیان، مکاتب فلسفی، مذاهب و آیین‌ها متمایز می‌گردد. این واژه معانی و ابعاد فراوانی دارد و شمولیت اسلام دربردارنده‌ی همه‌ی زمان‌ها، همه‌ی زندگی و تمام کیان و ساختار انسانی است. یکی از علمای مسلمان درباره‌ی شمولیت و فراگیری رسالت اسلام به نیکی و درستی گفته است: «این رسالتی است که از لحاظ طولی به درازا انجامیده تا جاودانگی زمانی را به خود بگیرد، از نگاه عرضی کشیده شده تا تمام افق ملت‌ها را شامل شود و در ژرفنا آن اندازه عمیق شده است تا تمام امور دنیا و آخرت را زیر چترش قرار دهد».

دکتر یوسف قرضاوی "حفظه الله"


نسیم توحید

❇️ خواب مباد بر چشم بزدلان؛ حضرت خالد بن ولید نماد غیرت و شجاعت

◽️ من در سفر سوریه به شهر حمص رفتم و آن‌جا قبر حضرت خالد بن ولید رضی الله عنه را زیارت کردم، آرامگاه این صحابی جلیل القدر در مسجدی بنام «جامع خالد بن ولید رضی الله عنه» قرار دارد، از قسمت شمالی که وارد مسجد شدیم قبله آن به قسمت جنوب قرار داشت، و قبر حضرت خالد بن ولید و فرزندش حضرت عبدالرحمن بن خالد بن ولید در قسمت شمالی کنار دروازه واقع بود، نکته‌ای که نظر ما را جلب کرده شمشیری بود که بر روی قبر حضرت خالد بن ولید قرار داشت، این شمشیر اشاره به همان حدیث پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم است که فرمودند: «خالد سیف من سیوف الله» یعنی: خالد شمشیری از شمشیرهای خداوند متعال است.

◽️ بیرون مسجد ستون یادبودی از حضرت خالد بن ولید وجود داشت، آخرین سخن وی که در بستر وفات نقل شده آن‌جا حک گردیده که فرمودند: «لقد شهدت مائة زحف أو نحوها، وما في بدني موضع إلا وفيه ضربة سيف أو طعنة رمح أو رمية سهم، ثم هأنذا أموت على فراشي حتف أنفي كما تموت العير، فلا نامت أعين الجبناء.» یعنی: همانان من در حدود صد جنگ بین کفر و اسلام شرکت کردم، در بدن من جایی وجود ندارد که در آن اثر زخم شمشیر و یا نیزه و یا تیر وجود نداشته باشد، اکنون من در بستر مرگم جان می‌سپارم، پس چشم‌های بزدلان را خواب مباد.»

◽️ در واقع حضرت خالد بن ولید این نکته را یادآور می‌کند کسی که در جنگ و جهاد شرکت نمی‌کند به این منظور که شاید از دنیا برود و کشته شود اشتباه می‌کند، چون اگر کسی در جنگ و نبرد کشته می‌شد من بعد از شرکت در صد نبرد هرگز در بسترخانه جان به جان آفرین تسلیم نمی‌کردم. در واقع حضرت خالد بن ولید رضی الله عنه بزدلان را برای عدم شرکت در جهاد عیب چینی می‌کند./کانال رسمی مولانا چابهاری

✍ حضرت شیخ الحدیث مولانا عبدالرحمن حفظه الله


نسیم توحید

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها